فردوسی نامه

وبلاگی در ارتباط با حکیم فردوسی و شاهنامه

وبلاگی در ارتباط با حکیم فردوسی و شاهنامه

فردوسی نامه
بایگانی
آخرین نظرات

فردوسی شیعه است(15)

دانشنامه ایرانیکا بزرگترین دانشنامه ایرانشناسی در جهان و تحت حمایت بنیاد علوم انسانی آمریکا پیرامون عقیده دینی فردوسی مینویسد:

فردوسی مسلمان شیعه بود و این از خود شاهنامه پیداست.

https://www.iranicaonline.org/articles/ferdowsi-i

فردوسی شیعه است(14)

آرتور کریستن سن، ایران شناس و پژوهشگر معروف دانمارکی:

سلطان محمود که شاهنامه را در سال 401ق،فردوسی به نام او کرده بود، تُرکی بود جاهل و متعصب، او شمشیر به دست به دنبال رافضیان و شیعیان و معتزله و صنوف دیگر ملحدان می گشت، فردوسی گذشته از گرایش نهانی که به آیین تشیع داشت، روح آزادگی و پرهیزگاری دور از تعصبش او را رنجه می ساخت. 

 فردوسی و حماسهٔ ملی، آرتور کریستن سن، ترجمه مسعود رجب نیا، مندرج در  سیمرغ، آبان1355، شماره 3، ص39

ابیات جعلی مدح خلفای سه گانه در شاهنامه(8)

دکتر عباس زریاب خویی مورخ، ادیب، نویسنده، نسخه شناس و مترجم ایرانی:

در فصل ستایش پیغمبر چهار بیت درباره خلفای راشدین الحاق شده است و الحاقی بودن آن در بررسی متن بسیار واضح ا‌ست زیرا ابیات 92 تا 96 چنین است
چو خواهی که یابی ز هر بد رها
سر اندر نیاری به دام بلا
بُوی در دو گیتی ز بد رستگار
نکوکار گردی به هر دو سرای
به گفتار پیغمبرت راه جوی
دل از تیرگی ها بدین آب شوی
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی
که من شارسانم علیم در است
درست این سخن قول پیغمبر است
بیت 96 (دو مصرع آخر) به نحو منطقی دنبال بیت95 است و اشاره به حدیث معروف أنا مدینة العلم و عَلیٌّ بابُها است اما یکی از کاتبان، که اهل سنت بوده، نخواسته است این قسمت از شاهنامه بی ستایش خلفای سه گانه باشد و چهار بیت به میان این دو بیت افزوده است که ناسازگار بودن آن با قبل و بعد آشکار است
بعضی‌ها خواسته اند شیعه بودن فردوسی را با ستایش خلفای سه گانه چنین سازگار کنند که فردوسی را شیعه زیدی بدانند اما فراموش کرده اند که طوایف و فِرَق مختلف زیدی فقط ابوبکر و عمر را قبول داشته اند نه عثمان را، بنابراین ستایش عثمان از یک شیعه زیدی درست نیست و چنان که گفتیم، هر چهار بیت بی گمان الحاقی است. 

نگاهی تازه به مقدمه شاهنامه، مندرج در تن پهلوان و روان خردمند، ویراسته شاهرخ مسکوب، انتشارات طرح نو، تهران 1381،ص 27

ابیات جعلی مدح خلفای سه گانه در شاهنامه(7)

دکتر شاپور شهبازی ایران شناس و شاهنامه پژوه نامدار ایرانی:

در دوره سلجوقیان که تسنن مذهب رسمی کشور بود، چند بیتی در ستایش ابوبکر و عثمان و عمر در شاهنامه گنجانده شد تا بیشتر مورد پسند جامعه شود. شوشتری اولین کسی بود که این تحریف را متذکر شده است و ادعای شیرانی مبنی بر اصیل بودن ابیات معتبر نبود
زندگینامه تحلیلی فردوسی، علیرضا شاپور شهبازی، ترجمه هایده مشایخ،نشر هرمس،ص14

درباره باورهای دینی فردوسی بسیار بحث شده است و اغلب بر اساس این درک نادرست که آنچه در شاهنامه آمده آرا و عقاید خود شاعر است، جای تاسف است، به خصوص که نسخه نویسان بعدی گهگاه در بعضی بخش‌ها که به نظرشان کافی نمی آمد، تغییراتی می دادند و یا بر آن می افزودند
مثال کامل این مورد، اضافه شدن سه بیت در مدح ابوبکر، عمر و عثمان به ستایش محمود و اعقابش به دست شاعری اهل سنت است. به رغم تقدم تاریخی(بنداری) این جعل را پذیرفت و محمود خان شیرانی آن را اساس قضاوت خود مبنی بر سنی بودن فردوسی قرار داد این جعل با این حقیقت لو می رود که در میانه قطعه منسوب به حضرت محمد (ص) گنجانده شده است

همان، صفحه 69 و 70

ابیات جعلی مدح خلفای سه گانه در شاهنامه(6)

اولین کسی که به الحاقی بودن ابیات مدح خلفای سه گانه در شاهنامه اشاره می کند علامه قاضی نورالله شوشتری (زادهٔ 956ق) در کتاب مجالس المومنین است. 
زندگینامه تحلیلی فردوسی، علیرضا شاپور شهبازی، ترجمه هایده مشایخ،نشر هرمس،ص14
علامه پیرامون الحاقی بودن ابیات مدح خلفای سه گانه در شاهنامه مینویسد:
و این دلالت بر آن دارد که (فردوسی) افتتاح شاهنامه در طوس بنام نبی و على(ع) کرده و بعد از آن خواسته که آن را بسلطان محمود بگذراند نام او را الحاق نموده و از اینجا می توان دانست که در اصل کتاب شاهنامه نام خلفای ثلثه نبوده و بعداز اراده عرض آن بر سلطان چند بیتی که در بعضی از نسخ مشتمل بر مدح ایشان مذکور است از روی تقیه و خوش آمد سلطان واصحاب او ملحق ساخته اند و آنکه فردوسی در اوایل نصف دوم از کتاب شاهنامه درسه بیت در اظهارارتباط خود بسلطان محمود آورده منافات ندارد بانکه افتتاح کتاب شاهنامه در طوس شده باشد چه میتواند بود که آن نیز مانند ابیاتی که در صدر کتاب در مدح سلطان و دیگران آورده ملحق باشد.
مجالس المومنین،جلد2ص605

ابیات جعلی مدح خلفای سه گانه در شاهنامه(5)

استاد محیط طباطبایی پیرامون الحاقی بودن ابیات مدح خلفای سه گانه اهل سنت می نویسد:
صرف نظر از جنبه قدمت این روایت،سیاق سخن و اسلوب بیان این چهار بیت (ابیات مدح خلفا) بیش از آن چهار بیت اول، دور از سبک بیان فردوسی است، بلکه در مرتبه نازلی از شعر قرار دارد. و به هیچ وجه برای آنها فرض اصالت نمی توان کرد، زیرا بیان عقیده قبلی او با اینها تضاد دارد و باید آنها را دخیل شناخت.

فردوسی و شاهنامه  مجموعه مقالات محیط طباطبایی،ص108

نکته ای که در این مورد از یاد آوری آن نمی توان دریغ ورزید، توجه دقیق به متن اشعار دیباچه است که در صورت نخستین و بدون الحاق شش بیت ذکر صحابه از نظر وصل و فصل و سلاست و انسجام لفظی و معنوی، پر صورت دوم در نظر ذوق سلیم بی طرف ترجیح دارد و دقت در صورت دوم می نماید که ابیات ششگانه در تحریر دوم بر صورت تحریر اول افزوده شده است.
همان، ص109