دکتر عباس اقبال آشتیانی مورخ، نویسنده و محقق نامدار معاصر، علت اختلاف فردوسی و محمود غزنوی را این میداند که فردوسی بر مذهبی (تشیع)غیر از مذهب محمود غزنوی(تسنن) بوده است، او می نویسد:
تعصب محمود و سخن ناشناسی او وی را بر آن داشته است که با فردوسی که به مذهبی غیر از مذهب سلطان معتقد بود، به پستی و زشتی معامله نماید و این گوینده بلند مقام را برنجاند و ذکری ناستوده از خود در تاریخ بجا گذارده و حق با فردوسی است که گوید:
بدانش نبد شاه را دستگاه
وگرنه مرا بر نشاندی بگاه
تاریخ ایران از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه،چاپ دوم،صفحه 166
و نیز ایشان در مورد دشمنی شدید محمود غزنوی نسبت به شیعیان و قتل و عام آنها مینویسد:
سلطان محمود در مذهب حنفی تعصب مفرط داشت و چون در ایام او بر اثر تبلیغات دعاة اسماعیلی در ماوراء النهر و خراسان عده کثیری از مردم به آئین اسماعیلی یا مذاهب دیگر شیعه گرویده بودند محمود هر کجا از ایشان نشان می یافت آنان را به سختی تمام میکشت مخصوصأ به آن علت که دعاة اسماعیلی اهل ایران را به پیروی از خلفای فاطمی مصر میخواندند و این خلفا هم مدعی بنی عباس مخدومین محمود بودند این سلطان غالب کسانی را که بر دین حنفی نمیرفتند به : تهمت قرمطی (یعنی اسماعیلی و طرفدار فاطمیون) تعقیب میکرد و به قتل میرساند و در این راه پر پیش اور قرامطه و معتزله و حکما همه یک حکم داشتند، چنان که باران مجدالدوله را به جرم معتزلی بودن از دم شمشیر گذراند و قسمت اعظم کتابخانه نفیس او را طعمه آتش کرد و فرستاده . خلیفه فاطمی مصر را کشت. این سلطان گاهی نیز برای ضبط مال اعیان و توانگران ایشان را به بددینی متهم میساخت و دارائی آنان را در ضبط خود میاورد.
تاریخ ایران از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه،چاپ دوم،صفحه 166