فردوسی نامه

وبلاگی در ارتباط با حکیم فردوسی و شاهنامه

وبلاگی در ارتباط با حکیم فردوسی و شاهنامه

فردوسی نامه
بایگانی
آخرین نظرات

فردوسی زرتشتی نیست(۱)

دکتر حسین رزمجو استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی در مورد ادعای زرتشتی بودن فردوسی چنین می نویسد 
در مورد این نظر که برخی فردوسی را مُبلغ گبرکان و مجوسان دانسته اند و دینش را متمایل یه آئین زرتشتی تصوّر کرده اند و مضامینی را که در شاهنامه مربوط به کیشِ مزدایی و زرتشتی وجود دارد را به حساب او گذارده اند نظیر: کُستی(زنّار) بستن و احترام به آتش و و آتشکده هایی چون آذرگشسب، و برسم (شاخه هایی از تاک یا درخت انار) را به دست گرفتن و دعاهای اوستا و زند را زمزمه کردن و سوگند با آب آمیخته با گوگرد خوردن و برپایی جشن هایی چون؛ مهرگان و سده، که در جای جای شاهنامه بویژه از دورانِ پادشاهی گشتاسپ که به آیین زردشت می گردد و  در ترویج کیش مزدایی می کوشد، در حالی که آنان غافل از این واقعیت هستند :که داستان هایی که فردوسی در شاهنامه به نظم آورده است، قبل از آنکه مدوّن شود و به صورتِ خدای نامکها و شاهنامه های منثوری چون: شاهنامه منثور ابومنصور عبدالرزاق طوسی (که مأخذ اصلی در نظم شاهنامه است) درآید به طورِ شفاهی سینه به سینه از گذرگاه نسل‌هایی از ایرانیان که زردشتی بوده اند، گذشته و مآلاً در این معبرِ طولانی،و طّیِ قرون و اعصار، عناصری از اندیشه های زردشتی و آئین و رسومِ ایرانیان باستان در آنها وارد شده است. و فردوسی که به عنوان شاعری امانتدار آنها را بدون آنکه دخالتی در محتوایشان داشته باشد، به سلکِ نظم در آورد، لذا این موضوع هیچ ربطی به اعتقادات مذهبیِ اسلامی استادِ فرزانه طوس ندارد، که متهم به تبلیغ اندیشه های مجوسی و زرتشتی شود و اینکه برخی از پژوهندگان معاصر سعی دارند که به هر نحوی او را به آئین زردشتی مربوط سازند (در صورتی که از آغاز تا انجامِ کتاب فردوسی، سطری که دلالت واضح بر این موضوع داشته باشد، وجود ندارد) و ناچار خواهند شد که پایه استدلالِ خود را برفرازِ خیال و گمان بگذارند.
صحیح است که در ضمن مطالب شاهنامه: توصیف بسیاری از اوستا و زند و دستور های زردشتِ پیغمبر هست، ولی چنانکه از پیش گفته شد: مقتضیِ مقام و متن منثور چنین بوده است؛ نه اینکه فردوسی خواسته خود را در لفافه بپیچد و یا آنکه تقیه کرده و فلان موضوع را از زبان دقیقی گفته، که تکفیر نشود، یا آنکه از زبان بهرام گور، مقصدِ خویش را بیان کرده باشد
فردوسی چنانکه از رویِ شاهنامه او را می شناسیم، از همه شعرای ایران دلیرتر و بی پرواتر بوده است. بهترین دلیل این مطلب، اظهار تشیع صریح او در مقابل محمود غزنوی و محروم شدن از آسایش زندگانی است.
فردوسی اگر تمایلی به زردشت و زردشتگری داشت، بی شک مانند تمایل خود یه آئین تشیع اظهار می نمود. و از هیچ کس پروا نمی کرد. با آنکه در هجونامه به جای آنکه سنگ تشیع را به سینه بزند، بیتی چند که دلالت بر زردشتی بودن او داشته باشد می سرود
کوتاه سخن اینکه: جهان بینی توحیدی و دیانت فردوسی را از بررسی مطالب شاهنامه آسان‌تر و دقیق تر می توان استنباط کرد تا پرداختن به اقوال و روایاتی (احیانا بی پایه) که از سوی کسانی که یه خود مسلمان نبوده یا آگاهی کافی از زندگی معنوی استاد طوس نداشته اند اظهار شده است

قلمرو ادبیات حماسی ایران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران 1381، جلد2، ص42و 43

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی