فردوسی نامه

وبلاگی در ارتباط با حکیم فردوسی و شاهنامه

وبلاگی در ارتباط با حکیم فردوسی و شاهنامه

فردوسی نامه
بایگانی
آخرین نظرات

ابیات جعلی مدح خلفای سه گانه در شاهنامه(۱)

دکتر عباس زریاب خویی مورخ، ادیب، نویسنده، نسخه شناس و مترجم ایرانی:
در فصل ستایش پیغمبر چهار بیت درباره خلفای راشدین الحاق شده است و الحاقی بودن آن در بررسی متن بسیار واضح ا‌ست زیرا ابیات 92 تا 96 چنین است
چو خواهی که یابی ز هر بد رها
سر اندر نیاری به دام بلا
بُوی در دو گیتی ز بد رستگار
نکوکار گردی به هر دو سرای
به گفتار پیغمبرت راه جوی
دل از تیرگی ها بدین آب شوی
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی
که من شارسانم علیم در است
درست این سخن قول پیغمبر است
بیت 96 (دو مصرع آخر) به نحو منطقی دنبال بیت95 است و اشاره به حدیث معروف أنا مدینة العلم و عَلیٌّ بابُها است اما یکی از کاتبان، که اهل سنت بوده، نخواسته است این قسمت از شاهنامه بی ستایش خلفای سه گانه باشد و چهار بیت به میان این دو بیت افزوده است که ناسازگار بودن آن با قبل و بعد آشکار است
بعضی‌ها خواسته اند شیعه بودن فردوسی را با ستایش خلفای سه گانه چنین سازگار کنند که فردوسی را شیعه زیدی بدانند اما فراموش کرده اند که طوایف و فِرَق مختلف زیدی فقط ابوبکر و عمر را قبول داشته اند نه عثمان را، بنابراین ستایش عثمان از یک شیعه زیدی درست نیست و چنان که گفتیم، هر چهار بیت بی گمان الحاقی است

نگاهی تازه به مقدمه شاهنامه، مندرج در تن پهلوان و روان خردمند، ویراسته شاهرخ مسکوب، انتشارات طرح نو، تهران 1381،ص 27

فردوسی شیعه است(4)

هلموت ریتر خاورشناس، شرق شناس، نویسنده و پژوهشگر آلمانی:
در مورد قدر نشناسی محمود درباره شاهنامه چند حدس زده شده است، در هجونامه سخن ازین است که محمود او را بدکیش خوانده است و بیمش داده که زیر پای پیلانش خواهد انداخت، و باز می گوید که سخن بدگویان را شنیده و در نتیجه حتی نگاهی هم به شاهنامه نکرده است، بعید نیست که کسانی در نزد محمود که دشمن شیعیان( خاصه اسماعیلیان) بود، شیعی بودن فردوسی را به میان کشیده و از او بدگویی کرده باشند
فردوسی و شاهنامه، هلموت ریتر، ترجمه افسانه ریاحی، مندرج در سیمرغ، تیر1357، شماره5، ص41

فردوسی شیعه است(۳)

دکتر بهرامگور آنکلساریا، موبد زرتشتی، ایران‌شناس معروف هندی و استاد زبان و ادبیات ایران باستان:
در طی چندین قرن که از خلق شاهنامه می گذرد، بسیار کسان بر فردوسی ایرادها گرفته و از کار وی به انحاء مختلف انتقاد کرده اند که اهم آن به قرار زیر است:
1_وی درباره نیاکان ایرانی خویش تعصب داشته و آنها را برتر می دانسته.
2_وی پیرو آئین شیعی بوده و در کتابش از این مذهب طرفداری کرده.

فردوسی جاودان، ترجمه مهدی غروی، مندرج در سیمرغ، آبان1355، شماره 3، ص73و74

فردوسی زرتشتی نیست(۳)

پروفسور سید حسن امین تاریخدان، ایرانشناس، فیلسوف و ادیب معروف ایرانی در مورد ادعای زرتشتی بودن فردوسی چنین می نویسد:

فردوسی شاعری غیرمذهبی است؛ با این همه او نه تنها به حکایت نام (حسن) و کنیت(ابوالقاسم) خویش و نام پدرش (على) بلکه همچنین بنا به ابیات متعددی که در سرتاسر شاهنامه قابل ارائه است. بی هیچ تردیدی مسلمان (و نه زرتشتی) ست.
 آنچه در اشعار او در ستایش کیش زرتشتی دیده می شود ناشی از گزارش های امانت دارانه ی او از منابعی ست که او آنها را بی دخل و تصرف نقل کرده است.
اکثر ما ایرانیان امروز، مسلمان و مسلمان زاده ایم اما به ایران باستان و کیش زرتشتی هم در گفتار و نوشتار،احترام داریم مهمتر آنکه فردوسی - مانند اکثر ایرانیان فرهیخته - میان اسلام و اعراب تفاوت قائل است و دشمنی او نه با دیانت اسلام بلکه با فاتحان عرب و حاکمان ستم پیشای مسلمان نماست.

مذهب فردوسی و ادیان در شاهنامه، مجله ی حافظ، ش 27، ص30

فردوسی شیعه است(۲)

دکتر مهدی قریب، شاهنامه پژوه، مصحح و استاد زبان و ادبیات فارسی
در شاهنامه تقابل خیر و شر در باور مزدائی کهن باعناصر بنیادی از آئین دیرینه زروانی در آمیخته است.بازتاب این پندار در حماسه فردوسی بصورت نبرد خیر و شر در محدوده زمانی هزاره ها تجسم یافته است.از سوی دیگر، چنان که می دانیم فردوسی شیعی مذهب بوده است و به مبانی مذهب تشیع ایمان متقن داشته؛چنانکه حتی ترجیح داده است روایت ظهور زردشت و یاد کرد از دقایق این آئین، سروده شاعری زردشتی مذهب باشدو او فقط به عنوان امین و ناقل این مفهوم معرفی گردد.
بازخوانی شاهنامه،تاملی در زمان و اندیشه فردوسی، ص111

فردوسی شیعه است(۱)

دکتر حسین رزمجو استاد زبان و ادبیات فارسی 
جهان بینی توحیدی اسلامی که خداوند بی انباز را آفریدگار مطلق جهان میداند اساس و زیر بنای اعتقادات سراینده حکیم شاهنامه را تشکیل می دهد. و با توجه به این که سایر اصول اعتقادی اسلام یعنی نبوت امامت، عدل و معاد منبعث از اصل توحید است و مظاهر این اصول- چنانکه ذیلاً درباره آنها بحث خواهد شد به وضوح در اندیشه ها و سخنان فردوسی و عمل او مشاهده میشود و اینها همگی نشانه ایمان راسخ وی به اسلام می باشد و مبین آن است که به رغم تصورات بی پایه ای که برخی دربارۀ دیانت فردوسی ،دارند او مسلمانی مؤمن و شیعه ای است پرشور و ارادتمند به خاندان عصمت و طهارت (ع)
ایمان فردوسی را به دو اصلِ نبوت و امامت یا اعتقاد به حضرت محمد(ص) و امامتِ علی (ع) از ابیات موجود در دیباچه که چنین آغاز می شود می توان شناخت
به گفتار پیغمبرت راه جوی
دل از تیرگی ها بدین آب شوی
که من شهرِ علمم، علیم در است
درست این سخن قول پیغمبر است
منم بنده اهل بیت نبی
ستاینده خاک پای وصی
به دنبال اشعار مذکور جهان را به دریایی طوفانی و پر موج تشبیه کرده است که هفتاد کشتی بر آن رهسپارِ سواحلِ امن بهروزی دنیا و آخرت هستند و از میان این کشتی‌ها، تنها کشتی که ناخدای آن نبی اکرم (ص) و وصّی او امام علی (علیه السلام) و سرنشینانش اهل بیتِ عصمت هستند از گردابها به سلامت نجات خواهد یافت. و چنین نتیجه ای می گیرد که
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و وصی گیر جای
گرت زین بد آید گناه منست 
چنین دان و این راه راه منست
برین زادم و هم برین بگذرم
یقین دان  که خاک پی حیدرم
و شیعه بودن خود را به اثبات می رساند

قلمرو ادبیات حماسی ایران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران 1381، ص31 و 32