فردوسی نامه

وبلاگی در ارتباط با حکیم فردوسی و شاهنامه

وبلاگی در ارتباط با حکیم فردوسی و شاهنامه

فردوسی نامه
بایگانی
آخرین نظرات

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دین فردوسی» ثبت شده است

فردوسی شیعه است (19)

عبدالجلیل قزوینی رازی، عالم برجسته و پر اطلاع شیعه در قرن ششم، در کتاب مشهور النقض معروف به بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض که یکی از مهم ترین و فصح ترین کتب نثر فارسی ست (تالیف در حدود560 هجری) نام فردوسی را در صدر اسامی شعرای
پارسی زبان وشیعه اثنی عشری آورده و از وی به عنوان یک شاعر شیعی متعصب یاد کرده است
او بیان میکند که:
اما از شعراء پارسیان که شیعی ومعتقد و متعصب بوده اند هم اشارتی برودبه بعضی.اولا فردوسی طوسی شیعی بوده است و در شاهنامه در مواضع (گوناگون)به اعتقاد خود اشارت کرده است...
النقض،عبدالجلیل قزوینی رازی،ص231

نام فردوسی

یکی از مواردی که در زندگانی فردوسی، اختلافات زیادی در منابع در مورد آن وجود دارد، نام او و پدرش است. 
فردوسی در شاهنامه نه به نام خودش و نه نام پدرش اشاره ایی نمی‌کند و درباره اجداد او هیچ چیزی نمی دانیم و خوده شاعر هم اشاره مستقیمی به تاریخچه خانوادگی خود نمی کند ولی این روشن است که از تبار دهقانان بوده است و این مسئله از اهداف و دلایل او برای سرایش شاهنامه معلوم می کردد
زندگانی تحلیلی فردوسی، شاپور شهبازی، ترجمه هایده مشایخ، نشر هرمس، 1400،ص32 
و بنا به نقل منابع نام های احمد، منصور، محمد و حسن برای خوده فردوسی و نام های احمد، منصور، علی اسحاق، برای پدرش نقل شده است که گزیده ایی از برخی از این منابع بیان می شود:
دیباچه قدیم شاهنامه: ابوالقاسم احمد الفردوسی

(سرچشمه های فردوسی شناسی، ص157)

قدیمی ترین بخش از مقدمه قدیم شاهنامه(مربوط به اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن ششم): 
ابوالقاسم منصور الفردوسی

(فردوسی و شاهنامه، محیط طباطبائی، ص18)

عجایب‌المخلوقات و غرایب‌ الموجودات، نوشتهٔ محمد بن محمود بن احمد طوسی (همدانی).تالیف میان سال‌های ۵۵۱-۵۶۲ ق : حسن فردوسی

(عجایت المخلوقات، به اهتمام منوچهر ستوده، ص246)
حمد الله مستوفی در تاریخ گزیده (نوشته به سال 730ق) : ابوالقاسم حسن بن علی الطوسی
(تاریخ برگزیده، نسخه نشر الکترونیک بهمن انصاری، ص743)
دولتشاه سمرقندی( ۸۴۲-۹۰۰ ق) در تذکرة الشعرا: حسن بن اسحاق بن شرفشاه

(تذکر الشعرا، تصحیح ادوارد براون، انتشارات اساطیر، 1382،صفحه50)
فتح‌بن علی بن محمد اصفهانی(بنداری) که شاهنامه را در سال 620ق به عربی ترجمه کرده است. از فردوسی  به  صورت: الامیر الحکیم ابوالقاسم منصور بن الحسن الفردوسی الطوسی یاد کرده است.

غیاث‌الدین خواندمیر، تاریخ‌ نگار قرن دهم هجری در حبیب السیر فی اخبار افراد البشر: و هو ابوالقاسم حسن بن علی
فردوسی و شاهنامه، مجموعه مقالات محیط طباطبایی، انتشارات امیر کبیر، تهران 1369ش، ص19

محققین و شاهنامه پژوهانی مانند دکتر جلال خالقی مطلق(فردوسی، ترجمه سجاد آیدنلو،ص178، مندرج در فصل نامه انجمن، 1386، شماره 25) 
و دکتر شاپور شهبازی(زندگانی تحلیلی فردوسی، شاپور شهبازی، ترجمه هایده مشایخ، نشر هرمس، 1400،ص32)
 و استاد محیط طباطبائی(فردوسی و شاهنامه، مجموعه مقالات محیط طباطبایی، انتشارات امیر کبیر، تهران 1369ش، ص21و 22) 
از بین نام های نقل شده، نقل بنداری در ترجمه عربی شاهنامه (منصور بن حسن) را معتبر تر دانسته اند، هر چند آن چیزی که در اکثر منابع آمده است و درست تر می نماید نامِ حسن برای خوده فردوسی است ( در مورد نام پدر منابع متغیر اند)
استاد علی ابوالحسنی(منذر) نامِ (منصور حسن بن علی فردوسی ) را طبق منابع مناسب تر می داند و ضمن نقد سخن استاد طباطبائی در انتخاب نام منصور بن الحسن ادله ایی را بر سخن خود ارائه می‌دهد
بوسه بر خاک پی حیدر،علی ابوالحسنی، ناشر سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، 1394ش، چاپ سوم، ص837 تا 845

آشنایی فردوسی با احادیث و اخبار اسلامی

استاد بدیع الزمان فروزانفر نویسنده،زبان شناس ،مصحح متون کهن ادبی و استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی با رد ادعای زرتشتی بودن فردوسی،اسلوب و روش شاهنامه را روشی اسلامی و فردوسی را شخصی آگاه به اخبار و احادیث اسلامی معرفی میکند:

«اسلوب و روش نظمی شاهنامه از اسلوب قرآن گرفته شده و هر چه در آنجا از حیث بلاغت، منظور و طرف بحث بلغاست اینجا تقلید و نظیر آن ایجاد می شود.همینطور کنایاتی که در اشعار عرب مقبول است، به شخص یا به نظیر ترجمه شده وگاهی از اصل بهتر و روشن تر است و از همین جا می توان دانست و مسلم داشت که فردوسی از اشعار عرب نه مایه اندک بلکه، سرمایه فراوان داشته
ایشان در مورد اسلوب قرآنی نام برده در شاهنامه مینویسد:
در این موضوع باید مفصل بحث کرد و اسلوب قرآن را شرح داد تا مقصود به خوبی واضح گردد،لیکن در اینجا به دو مثل قناعت میکنیم که یکی راجع به نظم جمل است و آن این است:
پیامی فرستاد پیران چو دود
به گلشهر نازی فرنگیس زود
شود تا رساند سوی شاهزاد
بگفت آن زمان با فرنگیس شاد
که برای ارتباط مصراع دوم از بیت دوم با مصراع اول از همین بیت ناچار باید چند جمله تقدیر کرد چنانکه در این آیه«أَنَا أُنَبِّئُکُمْ بِتَأْوِیلِهِ فَأَرْسِلُونِ یُوسُفُ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ (سوره یوسف،آیه45و46) چند جمله حذف شده و منظور بلغای قدیم و جدید گردیده است،و دیگری راجع به نمایاندن معانی در عباراتی رساتر و روشن تر یا پنهانتر و آن این بیت است:
تهمتن بیامد بگسترد پر
بخواهش بر شاه پیروزگر
که از این جمله قرآنی «وَٱخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ ٱلذُّلِّ(الإسراء - 24) ترجمه شده است. 

سخن و سخنوران،ص51

و نیز ایشان مینویسد:
فردوسی از اخبار و احادیث اسلامی مطلع بوده و جای جای ترجمه آنها در شاهنامه دیده می شود...

سخن و سخنوران،ص52

فردوسی شیعه است(16)

دکتر منوچهر مرتضوی، ادیب، نویسنده، پژوهشگر و حافظ شناس برجسته معاصر:

...مسلما فردوسی به عنوان یک مسلمان راستین و ثناگوی پیغمبر و حیدر نمی توانسته درباره استیلای تازیان بر ایران و توجیه این واقعه تاریخی نظر روشن مشخصی داشته باشد...

فردوسی و شاهنامه،47_48

ایشان همچنین در مورد تمایز میان اسلام و اعراب در کلام فردوسی می نویسد:

غلبه تازیان،که مفهوم و اثری کاملا متفاوت با مسأله کیش اسلام در اذهان ایرانیان داشته تا حد امکان و آگاهانه و غالبأ ناخوداگاه در شاهنامه مطرح شده و از استیلای اژدهاک تازی تا رستم هرمزد سپهسالار ایران در پایان شاهنامه،و بعضی اشارات دیگر چیرگی خود را بر روح و احساسات سخنور بزرگ طوس نشان می دهد.

فردوسی و شاهنامه،ص50

فردوسی شیعه است(15)

دانشنامه ایرانیکا بزرگترین دانشنامه ایرانشناسی در جهان و تحت حمایت بنیاد علوم انسانی آمریکا پیرامون عقیده دینی فردوسی مینویسد:

فردوسی مسلمان شیعه بود و این از خود شاهنامه پیداست.

https://www.iranicaonline.org/articles/ferdowsi-i

ابیات جعلی مدح خلفای سه گانه در شاهنامه(8)

دکتر عباس زریاب خویی مورخ، ادیب، نویسنده، نسخه شناس و مترجم ایرانی:

در فصل ستایش پیغمبر چهار بیت درباره خلفای راشدین الحاق شده است و الحاقی بودن آن در بررسی متن بسیار واضح ا‌ست زیرا ابیات 92 تا 96 چنین است
چو خواهی که یابی ز هر بد رها
سر اندر نیاری به دام بلا
بُوی در دو گیتی ز بد رستگار
نکوکار گردی به هر دو سرای
به گفتار پیغمبرت راه جوی
دل از تیرگی ها بدین آب شوی
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی
که من شارسانم علیم در است
درست این سخن قول پیغمبر است
بیت 96 (دو مصرع آخر) به نحو منطقی دنبال بیت95 است و اشاره به حدیث معروف أنا مدینة العلم و عَلیٌّ بابُها است اما یکی از کاتبان، که اهل سنت بوده، نخواسته است این قسمت از شاهنامه بی ستایش خلفای سه گانه باشد و چهار بیت به میان این دو بیت افزوده است که ناسازگار بودن آن با قبل و بعد آشکار است
بعضی‌ها خواسته اند شیعه بودن فردوسی را با ستایش خلفای سه گانه چنین سازگار کنند که فردوسی را شیعه زیدی بدانند اما فراموش کرده اند که طوایف و فِرَق مختلف زیدی فقط ابوبکر و عمر را قبول داشته اند نه عثمان را، بنابراین ستایش عثمان از یک شیعه زیدی درست نیست و چنان که گفتیم، هر چهار بیت بی گمان الحاقی است. 

نگاهی تازه به مقدمه شاهنامه، مندرج در تن پهلوان و روان خردمند، ویراسته شاهرخ مسکوب، انتشارات طرح نو، تهران 1381،ص 27